جدول جو
جدول جو

معنی فائز کردن - جستجوی لغت در جدول جو

فائز کردن
(دَرْ دَ)
رسانیدن به چیزی، به مراد رسانیدن. موفق کردن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عاجز کردن
تصویر عاجز کردن
ناتوان ساختن، کنایه از خسته کردن، به ستوه آوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فاسد کردن
تصویر فاسد کردن
تباه کردن، منحرف کردن، معیوب کردن، پوساندن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فارغ کردن
تصویر فارغ کردن
آسوده کردن، کنایه از زایاندن مثلاً ماما به سختی او را فارغ کرد، آزاد کردن، بی نیاز کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قائم کردن
تصویر قائم کردن
بر پا داشتن، ثابت و استوار کردن، محکم کردن، پنهان کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عاجز کردن
تصویر عاجز کردن
بیچاره کردن درمانده کردن ناتوان ساختن ضعیف کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غائم کردن
تصویر غائم کردن
پنهان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاسد کردن
تصویر فاسد کردن
مرنجنیدن ویشوفتن کفتن تپاهاندن پوساندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فارغ کردن
تصویر فارغ کردن
آسوده کردن، پایان دادن، زایاندن
فرهنگ لغت هوشیار
ونی کردن نیست کردن از میان بردن نابود کردن نیست کردن از میان بردن
فرهنگ لغت هوشیار
باز کردن (در و مانند آن) گشادن گشودن، بستن (در و مانند آن) مسدود کردن (از اضداد) : حضور مجلس انس است و دوستان جمعند و این یکاد بخوانید و در فراز کنید. (حافظ)، نزدیک کردن، پیش آوردن پیش بردن، بنا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فریز کردن
تصویر فریز کردن
منجمد نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراز کردن
تصویر فراز کردن
((~. کَ دَ))
باز کردن، بستن، نزدیک کردن، پیش آوردن، پیش بردن، ساختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فایل کردن
تصویر فایل کردن
File
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فاسد کردن
تصویر فاسد کردن
Corrupt
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فاسد کردن
تصویر فاسد کردن
corrompre
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فایل کردن
تصویر فایل کردن
archiver
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فایل کردن
تصویر فایل کردن
फाइल करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از فاسد کردن
تصویر فاسد کردن
corrumperen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فایل کردن
تصویر فایل کردن
archivar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فایل کردن
تصویر فایل کردن
archiveren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فاسد کردن
تصویر فاسد کردن
corrompere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فایل کردن
تصویر فایل کردن
archiviare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فاسد کردن
تصویر فاسد کردن
corromper
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فایل کردن
تصویر فایل کردن
архивировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فاسد کردن
تصویر فاسد کردن
псувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فایل کردن
تصویر فایل کردن
архівувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فاسد کردن
تصویر فاسد کردن
korumpować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فایل کردن
تصویر فایل کردن
archiwizować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فاسد کردن
تصویر فاسد کردن
korrumpieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فایل کردن
تصویر فایل کردن
ablegen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فاسد کردن
تصویر فاسد کردن
развращать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فاسد کردن
تصویر فاسد کردن
corromper
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فایل کردن
تصویر فایل کردن
arquivar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فاسد کردن
تصویر فاسد کردن
भ्रष्ट करना
دیکشنری فارسی به هندی